فارس جنوبی

 دیرزمانیست که یک مرکز قوی اداری، سیاسی در جنوب فارس نداریم و تمامی نخبگان ما به شهرهای شیراز، بندرعباس و سایر مراکز سیاسی -اداری خارج از منطقه عزیمت می کنند. ما برای طرفداری از یکی شهر خاص قدم در این مسیر نگذاشته ایم. بلکه هدف اصلی شناسایی مناطقی است که باید با هم یکپارچه شوند، و این یک وحدت و همت عالی می خواهد.

در حال حاضر قطعه های ناهمگنی در جنوب فارس وجود دارند که همانند یک پازل به نظر می رسند و نیاز به فکر و منطق دارد تا بتوان این قطعات ناهمگن را به یک شکل واحد و مقبول برای اکثریت در آورد . مرکزیت یک شهر به عنوان مرکز استان، در حال حاضر مهم نیست چون بذر تفرقه و نفاق را در دل مردم می کارد. مهم یکی کردن دلهای تمامی ساکنین فارس جنوبی برای تبدیل به یک استان است.

در نهایت یک شهر به عنوان مرکز انتخاب می شود ولی قرار نیست که شهرهای دیگر و شهرستان های استان در مرتبه فعلی بمانند. بلکه می توان با همت مردم سختکوش منطقه و مسئولان دلسوز، یک مرکز با شهرستان هایی متعالی و پیشرفته به وجود آورد. جنوب فارس برای ما شهرستان های لارستان، خنج، گراش، لامرد، مهر و قیروکارزین را تداعی می کند.

با توجه به اینکه این مناطق قدمتی به بلندای تاریخ دارند، هدف اصلی ایجاد استانی است که زمینه رشد و توسعه را در جنوب ایران فراهم آورد. در این راه سخت و دشوار باید در وهله اول چشم اندازی برای رسیدن به هدف تعیین شود. پتانسیل ها و چالش های مناطق شناسایی و برای هریک به طور جداگانه چشم انداز ترسیم شود.

به دلایل ذیل نیاز به تشکیل فارس جنوبی ضروریست : 90 درصد شهرهای منطقه بالای 200 کیلومتر از مرکز استان فاصله دارند؛ عدم وجود شبکه ازتباطی مناسب در بین شهرها، تا جایی که باعث عدم ارتباط بین شهرها شده است؛ مرحومیتی فراگیر در جای جای جنوب فارس؛ مهاجرت گسترده اقشار مختلف به مرکز استان یا استان های همجوار؛ همگن بودن فرهنگ جنوب فارس و عدم نزدیکی فرهنگی به دیگر مناطق استان فارس؛ قدمت دیرینه تمامی شهرهای جنوب فارس؛ و بسیاری دلایل دیگر که از حوصله این نوشتار خارج است.

در پایان از تمامی محققان، پژوهشگران و دانشجویان تقاضا می کنیم در صورتی که مطالبی در راستای ایجاد استان فارس جنوبی، پتانسیل های مناطق، چالش های موجود و سایر مطالب مربوط دارند برای ما ارسال نمایند.


پست الکترونیکی farsejonobi@gmail.com

وبلاگ: http://farsejonobi.blogfa.com/

با امید به آبادانی جنوب فارس و سایر مناطق کشور

درج مطالب این وبلاگ با ذکر منبع آزاد است

این عید باستانی بر همه ایران دوستان میارکباد

سال نومی شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زندو پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما...کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟...زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد وچون همیشه امیدوار و سال نومبارک...

 

 

متن های زیبا برای تبریک سال نو

 

تقابل یا تعامل (وبلاگ فارس بیرم)

تقابل یا تعامل

نگرشی بر لار ستیزی؛ علل و راهکار

برای اینکه لارستیزی از منطقه ما رخت ببندد نمی توان آنرا انکار کرد و واقعیتی است که متاسفانه وجود دارد. در صورتی می توان به این مجادله پایان داد که در وهله اول آنرا انکار نکنیم و این را بپذیریم که لارستیزی وجود دارد و تلاشمان باید بر این اساس باشد که این مهم از بین برود. آنچه از شواهد پیداست تابحال بیشتر جبهه تقابل در بین مناطق بوجود آمده است؛ جبهه گیری نیروها و مناطق در انتخابات مجلس نیز، دنباله رو این امر بود و بیشتر به اختلافات دامن زد. نقش رسانه ای های محلی در این مورد بسیار چشم گیر است؛ چرا که رسانه ها می توانند زبان گویای فرد یا برخی گروه های خاص باشند. تقریبا تمامی رسانه های محلی در لارستان خنج و گراش به نوبه خود موضع گیری دارند که در انتخابات این موضع گیری نمود بیشتری پیدا کرد. موضع گیری زمانی می تواند سازنده باشد که باعث تخریب نشود. در پاره ای موارد، نقدهایی بر برخی خبرها یا تحلیل های این منابع وارد است.

بقیه را در ادامه دنبال کنید

ادامه نوشته

نتایج انتخابات لارستان، خنج و گراش در هاله ای از ابهام

خبردار شدیم که آقای جعفرپور، چند شب پیش در مسجدالنبی سید شکراللهز ندوی را غده سرطانی نامیده و ایشان را تهدید به بیرون کردن از منطقه نموده اند. این سخنان در حالی ایراد می شود که نتایج این انتخابات در هاله ای از ابهام است. چرا که با توجه به آمار جعفرپور بیش از 40 هزار رای در شهر لار آورده که این برای هر کسی شک برانگیز است. این تعداد آراء به معنای مشارکت 120 درصدی در شهر لار است. با یک گشت کوچک در شهر لار و نظرسنجی از مردم به خصوص جوانان مشخص می شود که بسیاری از جوانان در انتخابات لار شرکت نکرده اند و به دلایل عدیده ای از ایشان حمایت نکرده اند.

آقای جعفرپور در تمامی سخنرانی های خود، از وحدت دم می زدند و خود را منجی وحدت در این منطقه معرفی می کردند. اما با این سخنان، دیگر امیدی به وحدت در این منطقه نیست. همانطور که در مقاله لار اسم بزرگی بود نیز خاطرنشان کردیم، برخی در لار یک بازی دو سر باخت را شروع کرده اند و حتی اگر پیروز انتخابات نیز باشند، هر روز کوچکتر می شوند.

چطور آقای جعفرپور به خود این جرأت را داده که کسی که 40 هزار رای را به دست آورده را عامل تفرقه عنوان می کنند. این سخنان تمامی این 40 هزار نفر را بر علیه ایشان تحریک خواهد کرد.

نتایج این انتخابات به شدت مبهم است، آراء صندوق های لار اصلا مشخص نیست و هنوز اعلام رسمی نشده است. چند مورد را در زیر عنوان می کنم:

- آراء جعفرپور در شهرستان های گراش و خنج پایینتر از 11هزار رای است.

- با احتساب 5 هزار رای اوز و 4 هزار رای جویم و بنارویه، کل آراء منطقه ایشان به 20 هزار رای می رسد.

این دو مورد بیان می کند که آراء بخش لار آقای جعفرپور بیش از 35 هزار رای می باشد.

آیا این امکان وجود دارد که در شهری که با وجود تعدد کاندیداها در دوره قبل، 21 هزار نفر پای صندوق رای آمده اند. در این دوره 35 هزار رای به این طیف خاص اختصاص یابد. این را نیز باید در نظر گرفت که در دوره قبل بیش از 5 هزار رای به آقایان حسنی، زندوی، فرج پور و سایر کاندیداهای غیر لاری در خود شهر لار اختصاص یافته بود.

تمامی نمایندگان کاندیداهای زندوی و فرج پور به تقلب در شعبه های اخذ رای اذعان نموده اند. و همه آنها این موارد را در پس از ساعت 19 شب اعلام کرده اند.

با توجه به خبرهای رسیده، آقای فرج پور و زندوی به هیچ وجه نتایج انتخابات را قبول نداشته و در حال بررسی شکایت به نتایج انتخابات هستند. 

یکی از کاربران فارس جنوبی در مورد تخلفات صورت پذیرفته، این نظر را به این وبلاگ ارسال نموده که عینا در ذیل ذکر می شود

1-     در روز 12/12/90 جمع زیادی از مردم لار جلوی فرمانداری اجتماع کرده تا اگر کاندیدای غیر لاری رأی لازم جهت نمایندگی اخذ نماید ستاد انتخابات لار از ترس آشوب و بهم خوردن اوضاع از اعلام آن خودداری تا در فرصت مناسب جهت تغییر نتایج، تدبیری اندیشیده شود که به نظر می­رسد همین شرایط منجر به اعلام نتایج غیرواقعی و پیروزی جناب آقای جعفرپور گردید. زیرا جناب آقای محمد حسین نسابه در جلسه­ای در جمع پزشکان، دانشگاهیان و طلاب سخنرانی داشته ضمن توهین شدید به زندوی با این تعبیر که ایشان اگرچه سید است، سید علی محمد باب نیز سید بوده است. و اگر ایشان رأی بیاورد، آتشی به پا خواهیم کرد که در ایران سابقه نداشته است. شاید همین تهدیدها باعث شده است به هر نحو ممکن نتایج به نفع آقای جعفرپور اعلام گردد که نیاز به بررسی دقیق دارد.

2-     در شب قبل از برگزاری انتخابات، ستاد آقای جعفرپور و مسئولین شهر لار برای زمینه­سازی روز انتخابات، جشن پیروزی برگزار می­کنند و اعلام می­دارند که ما پیروز انتخابات هستیم. ظاهراً آقایان از غیب خبر داشته که خود را یک روز قبل از انتخابات پیروز میدان معرفی می­کنند و به جشن و سرور در شهر لار می­پردازند.

3-     متأسفانه آقای جعفرپور با این وضعیت متزلزل، خود را پیروز میدان دانسته و در سخنرانی مورخ 14/12/90 در ساعت 19 در مسجدالنبی شهر لار با ایراد سخنرانی ضمن توهین شدید، نسبت به زندوی اظهار داشته است که آقای زندوی یک غده سرطانی در منطقه است و باعث اختلاف و دوئیت شده و من به شما قول می­دهم که در آینده نزدیک از طریق مسئولین رده بالای کشور ایشان را برای همیشه از صحنه منطقه جذف نمایم. ایشان چه حقی دارند که در منطقه خود را کاندیدا کرده­اند. به نظر می­رسد ایراد اینگونه اظهارات برای این است که به مسئولین شهر لار اطمینان دهد که جایی برای پیگیری تخلفات شما در کشور وجود ندارد و در سطح بالا، مقاماتی از من پشتیبانی می­کنند که میتوانم آراء بیش از 40 هزار نفر زیر پا له نموده و کاندیدای مورد اعتماد آنها را برای همیشه از صحنه خارج سازم. که اظهار سخنان اینچنینی باعث تنش در منطقه و بی اعتمادی مردم نسبت به انتخابات و حضورشان در این عرصه می­گردد زیرا احساس خواهند کرد که آقای جعفرپور مهره­ای است که از قبل انتصاب شده است و نیاز به انتخاب از سوی مردم نداشته و ندارد و آراء مردم بی تأثیر است.

منتخب واقعی کیست (نتایج انتخابات لارستان، خنج و گراش) جمشید جعفرپور اول، زندوی دوم

منتخب واقعی کیست؟

ایام متمادیست که در همه اطراف و اکناف، صحبت از منتخب واقعی مردم است. مناطقی که دیرزمانیست رنگ و بوی پیشرفت و تعالی را به چشم ندیده اند، سالهای سال است که سخن از تعصبات شهری در میان مردم است. سالهای سال است که به پای یک شهر سوخته اند و ساخته اند. اما تاکی باید قربانی این تنگ نظری ها باشیم.

اقلیت لار گرچه در زمان بهره وری و سود، سنگ کل لارستان را به سینه می زنند؛ اما وقتی پای منافع به میان می آید، فقط به فکر شهر زادگاه خویش هستند. البته کسانی در خود شهر لار نیز دیدگاهشان کل نگر است. سوی سخن با این عده نیست بلکه با کسانی است که از تنگ نظری ایشان، تمامی مردم این خطه، لطمه دیده اند.نباید اکثریت دنباله رو این اقلیت شوند.

اما ایا نماینده فعلی برگزیه تمام مردم این دیار هست؟ آیا با سیاست های منفی که برای به کرسی نشاندن این فرد به کار برده شد، می توان از ایشان انتظار وحدت داشت. جواب این سوال را چهار سال بعد می توان داد. اما ان چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. ولی برای آگاه سازی مردم ذکر برخی موارد، ضروری است چراکه اگر حق مطلب ادا نشود آیندگان ما را لعنت و نفرین می کنند.

آیا تقلب و تخلف در انتخابات، فقط در روز انتخابات صورت می پذیرد؟ بی شک اینچنین نیست.

روزهای قبل انتخابات، برنامه این اقلیت، تهدید برخی افراد در شهرهای غیر لار، تخریب چهره برخی از نامزدها، شایعه پراکنی و تفرقه در بین مردم، استفاده از تریبون مقدس نماز جمعه و تخریب یک چهره خاص، اجماعی که گاهی با زور و قدرت رقیب را کنار گذاشته و دخالت در پیمان کاندیداهای مناطق باهم، مهره چینی افراد وابسته به خود در صندوق های رای گیری و دهها موارد دیگر که در این مختصر نمی گنجد.

برخی افراد میگفتند که مشکل اینجاست که اقلیتی می خواستند که فلانی به مجلس برود اگر 100 هزار رای هم می آورد رقیبش با ده هزار اختلاف پیروز میشد. علت این حرف و حدیث ها چیست. تمامی مسئولین لار دست در دست هم گذاشتند تا فرد برآمده از اجماع ننگین نماینده شود. چرا؟ چون رگ و ریشه اش لاری است؛ ایا این تنگ نظری نیست؛ آیا این زیرپا گذاشتن دموکراسی و نفی شایسته سالاری نیست.

در روز رای گیری در لار و شهرهای اطراف، هیچ یک از نماینده های کاندیداها، جق نظارت دقیق بر کار ستاد پای صندوق نداشتند. بر حسب اطلاعات رسیده، بیشترین کارشکنی از طرف نماینده فرمانداری صورت میپذیرفته است. نماینده نامزدها حق ایستادن در نزدیک میز رای گیری نداشته اند و از نظارت ایشان جلوگیری میشده است. اگر قرار به تخلف نیست چرا از نظارت ایشان جلوگیری شده، در کتابچه انتخابات ذکر شده که شناسنامه باید مهر بخورد، افراد زیر 18 سال و متوفی نباید رای دهند و سایر مواردی که جلوگیری از وقوع آن ملزوم به نظارت دقیق افراد ناظر است. وقتی از تماس نزدیک نماینده های کاندید با افراد سر صندوق ممانعت میشود چطور خواهند توانست که از این تخلفات جلوگیری کنند. تمامی نماینده های کاندیدهای رقیب لار در روز رای گیری با این کار مخالفت خود را اظهار نموده اند و با خواسته انها مخالفت شده است. تا جایی که برخی، این نماینده ها را از حوزه رای گیری بیرون کرده اند و عده ای ایشان را تهدید نموده اند. موارد بسیاری از عدم درج مهر در شناسنامه، چندین بار با یک شناسنامه رای دادن، رای دادن افراد زیر 18 سال، و مواردی اینچنینی، توسط اکثر نمایندگان نامزدها در شهر لار گزارش شده است. چیزی که همه متفق القول هستند این است که این موارد در بعد از ساعت 19 به وقوع پیوسته، زمانی که گزارشاتی از آرای بالای زندوی رسیده است. دستور به این تخلفات، پس از جلسه ای که در یکی از حسینه های شهر لار برگزار شده، اتخاذ شده است.

این موارد صرفا اتهام نیست، بلکه واقعیاتی است که صورت پذیرفته است. مشخص نیست که آیا اعتراضات مردم بیرم راه به جایی می برد یا نه. بر اساس گزارشات ارسالی از بیرم، تمامی مردم بیرم شعارهای بسیاری علیه برخی در لار داده اند. تمامی مردم خواهان جدایی از لار و الحاق به یکی از شهرستان های همجوار هستند. گرچه کاندیدا و مردم بیرم، نباید احساس سرخوردگی و شکستگی کنند چراکه آنها 40 هزار رای، با این همه تخریب و تهدید در تمامی خطه جنوب فارس، به دست آورده اند؛ آرایی که به تنهایی از آراء نماینده شهر لامرد، کوار، فیروزآباد و حتی از آراء برخی از نماینده های شهر تهران بیشتر است. در مطلبی که با عنوان «لار اسم بزرگی بود» در این وبلاگ اشاره شد که حتی در صورت پیروزی کاندید لار، بزرگی لار از بین رفته است چراکه تنگ نظری ها در قبل از رای گیری بسیار بیشتر از این مطالبی است که در این نوشتار ذکر شده است.

 

همانطور که آقای جعفری در وبلاگ شاید http://hasan1369.blogfa.com/ نیز اشاره کرده است اکثریت مناطق به آقای جعفرپور رای نداده اند و این را به نقایص دموکراسی مربوط می داند. «در این انتخابات 59 درصد مردم لارستان، خنج و گراش به جعفرپور رای ندادند. در شهرستان گراش، تنها 10 درصد مردم به جعفرپور رای دادند و در شهرستان خنج با وضعیتی مشابه چیزی حدود 15 درصد به جعفرپور رای داده‌اند. در بخش بیرم تمامی به زندوی رای داده‌اند، جعفرپور از صحرای باغ آرای قابل توجه‌ای نداشته و  از بخش‌ جویم چیزی حدود تنها یک چهارم آرا را نصیب خود کرده است. برگ برنده‌ی جعفرپور در این انتخابات آرای جمعیت شهر لار و بخش مرکزی بوده است. با وجود این آمار می‌توان پی برد که شهرستان‌ها و برخی‌ از بخش‌های لارستان هنوز دل‌خوشی از لار ندارند.»

این مطالب را برای تحریک اذهان عمومی ذکر نکرده ام و هیچوقت این فکر را در ذهن خود پرورش نمی دهم، اینها را به نماینده فعلی لارستان می گویم که هفتاد درصد رای خود را در شهر لار آورده و می توان گفت در شهرهای دیگر اقبال چندانی نداشته است. اما بالاخره نماینده کل این مناطق است. به هیچ وجه از نحوه رای آورده ایشان راضی و خشنود نیستیم چرا که دستهایی در کار بود که آراء ایشان را تا اندازه ای ناپاک کرده است، اما فارغ از این قضایا همه می دانند که تنگ نظری های بسیاری افراد که پشت ایشان را گرفته اند دارند. ایشان نباید دنباله رو این افراد قلیل باشد، حرفهایی که این مدت ایشان از وحدت میزدند، چهار سال دیگر به ثمر مینشیند. اینکه چقدر از این حرفها به ثمر مینشیند زمان همه چیز را مشخص می کند.

نماینده های پیشین در این حوزه انتخابیه، به هیچ وجه سابقه درخشانی در قبال مناطق غیر از خود نداشته اند. همه آنها پس از سپری شدن دوران نمایندگی، خانه نشین شده اند و این نشان می دهد که نه تنها برای مردم دیگر مناطق کاری نکرده اند حتی برای خود نیز نتوانسته اند کار مثمرثمری انجام دهند. برخی از نامزدهای این دوره و دوره های پیشین لار وقتی صحبت از تنگ نظری می شود بیان می کنند که پس چطور خنج در زمان یک نماینده لاری شهرستان شد. این پاسخی به تنگ نظری نیست. خنج در دوران اصلاحات شهرستان شد و اصلاحات بهای بسیاری به اقلیت های دینی در کشور می دادند به همین دلیل، خنج به شهرستانی رسید. گرچه نمی توان حق آقای کشفی را در این قضیه پایمال کرد اما نمیتوان همه آن را نیز به پای کشفی نوشت.

تنگ نظری های پیشین و فعلی بر هیچ یک از مناطق پوشیده نیست؛ وظیفه نماینده آینده این مناطق نیز این است که به همه مناطق به یک چشم بنگرد؛ انجام این کار نیز منتی نیست که بر سر مردم منطقه بگذارد. در غیر اینصورت لار ستیزی در مناطق بیشتر می شود. حال اینکه آقای جعفرپور چه تصمیمی اتخاذ می کند گذر زمان همه حقایق را روشن می کند.

اما باید این را نیز بگوییم که آقای جعفرپور، ما اجماع شما را قبول نداشتیم، روند رای گیری در روز انتخابات در شهر لار را قبول نداشتیم، تهدیداتی که توسط برخی از افراد صورت پذیرفته را قبول نداریم؛ اما از این به بعد، نماینده همه هستید و باید پذیرای انتقادات همه ما باشید و با جان و دل برای مشکلات منطقه تلاش نمایید، شما باید مشکلات ما را  به گوش مسئولین برسانید و در صدد حل آنها گام بردارید.

و من الله توفیق

 

حمايت قاطعانه علي اضغر حسني از سيد شكرالله زندوي

علي اصغر حسني رسما از سيد شكرالله زندوي حمايت و از همه هواداران خود خواست به وي راي دهند.

به گزارش لارستان نيوز علی اصغر حسنی نماینده مردم لارستان، خنج و گراش در مجلس شورای اسلامی از سید شکرالله زندوی حمایت کرد. بر همین اساس علی اصغر حسنی از مردم ولایت مدار لارستان، خنج و گراش خواست تا به زندوی رای دهند. حسنی همچنین خواستار حضور باشکوه و با نشاط مردم در پای صندوق های رای شد...................................................

منبع: وب سایت علی اصغر حسنی

http://aliasgharhasani.ir/

شایعات بسیار است، تا فردا چیزی مشخص نیست

در همین حال حاضر، شایعات بسیاری در تمامی این منطقه، که اختلافات آن واقعا بیش از آنی است که ما فکر می کنیم به راه است. شایعاتی که گاه با تهمت، دروغ و افتراء بر علیه یک کاندیدا به راه است. پیامک هایی که می گویند در  لار ، خنج و گراش اجماع شده است.

چیزی که باعث شد ما پا به این عرصه بگذاریم، فارغ از اینکه دغدغه های منطقه ای داشتیم. به این نتیجه رسیدیم که یک کاندیدا اصلح است. اصلح بودن این نامزد برای ما از سابقه مدیریتی ایشان، صادق بودن، ناطق بودن، روابط همتراز ایشان، و مسائل دیگر که ما را برای ادامه این راه ترغیب و تشویق می کرد. تا ساعاتی دیگر ناقوس پایان تبلیغات به صدا در می اید. و نتیجه در پی آن به اطلاع عموم می رسد.

در این راه سختی های زیادی کشیدیم و به قولی دست خیلی ها برای ما رو شد. همین یک چیز نیز برای ما کافی است. اتحادی که در حال حاضر در تمامی مناطق بر علیه کسانی که به آنها جور و جفا کرده اند، به راه افتاده است؛ لرزه بر اندام انحصارطلبان انداخته است. لرزه ای که به مثابه کسی است که در حال جان دادن و دست و پا زدن است و با احساس خطر ی که میکند به هر راهی برای نجات خود دست می زند.

دقایق می گذرند، روزها در پی هم می آیند و چهار سال می گذرد؛ ما دنباله رو راهی هستیم که ایمان داریم در صورت راه یافتن به مجلس، پیروزی برای تمامی لارستان، خنج و گراش حاصل می شود. خدا را شاکریم که در این راه دست به هیچ راه نامشروعی برای جلب افکار عمومی نزدیم و هر چه فعالیت کردیم برای خدمت بود و بس.

از شما تمامی مردم این خطه زجر کشیده و سیاست زده خواهشمندیم در این لحظات پایانی، به فکر انتخاب برتر باشید تا برای ما لارستان، خنج و گراشی برتر و متعالی به بار آورد. گوش به شایعات فرا ندهید و افراد منافق را از کنار خود دور کنید. تا خواسته اکثر مردم به امید خدا محقق شود.

پیروزی از آن ماست

با همبستگی مناطق، اجماع لاری ها راه به جایی نمی برد

  تحلیل آماری انتخابات پیشین مجلس شورای اسلامی در  لارستان، خنج و گراش با تأکید بر وضعیت کنونی حوزه انتخابیه

در این چند روز با اجماعی که نامزدهای لار انجام دادند، تمامی منابع خبری لار، سعی بر این دارند که به مردم تمامی مناطق القاء کنند که کار تمام شده است. تا جایی که لادستان از قبل طراوت بهار را تبریک گفته و سایر وب سایت ها نیز سعی در تزریق واهی پیروزی برای نامزدهای لار را دارند. غافل از اینکه در دوره پیشین انتخابات مجلس، آراء همه نامزدهای لار کمتر از 30 هزار نفر بوده است و  به معنای آن است که حتی در صورت اجماع در دوره قبل، لاری ها پیروز انتخابات نمی شدند.

با توجه به کثرت فعلی نامزدهای منطقه، این منابع خبری با درج خبرها و کامنت هایی سعی در تشویق برخی از نامزدها برای ماندن در انتخابات را دارند. با تیترهایی همانند حمایت فلان شخص از ایشان یا شانس بالای این نامزد در این شهر و آن شهر، سعی در عدم اجماع در بین آنها را دارند و سیاست تفرقه بنداز و حکومت بینداز را دنبال می کنند. با توجه به اینکه بسیاری از مردم منطقه و نامزدها، اجماع نامزدهای لاری را توهینی به نظرات مردم و شایسته سالاری می دانند؛ اجماع نامزدهای منطقه در روزهای پایانی ماراتن انتخابات، دور از انتظار نیست.

با توجه به عدم شفاف سازی مناسب توسط منابع خبری، به تحلیل آراء دوره پیشین مجلس می پردازم تا مردم بدانند که حتی با وجود اجماع نامزدهای لار، شانس بالایی را نمی توان برای آنها در نظر گرفت. چراکه بیش از هشتاد درصد آراء مناطق در دوره پیشین به کاندیداهای غیر لاری اختصاص دارد.

کل آراء دوره هشتم مجلس شورای اسلامی:   106388

مجموع آراء شهر لار:   21703

آراء منطقه غیر از لار:  84685

آراء نامزدهای دوره پیشین مجلس به شرح ذیل است : حسنی 32856، زندوی 25090، محبی 20927، فرج پور 9545، بیژن 9166، علیشیری 5146،  سلمانی 3113، یگانه فرد 545 .

همانطور که ملاحظه می شود هشتاد درصد آراء در منطقه و بیست درصد از آراء درشهر لار وجود دارد. آراء کاندیداهای شهر لار در کل حوزه انتخابیه 29723 که شامل محبی، علیشیری، سلمانی و یگانه می شود. حتی در صورت اجماع نامزدهای لار، آقای حسنی با اختلاف سه هزار رای در دوره قبل پیروز رقابت می شدند.

زندوی تنها کاندیدی است که به غیر از بخش زادگاه خویش (بیرم) بیشترین درصد آراء مناطق را کسب کرده است؛ به طوری که 18 هزار رای  خود را در مناطقی غیر از زادگاه خویش به دست آورده بود. پس از زندوی، آقای حسنی با 14 هزار رای، بیشترین سهم در کسب آراء مناطق دارد. مجموع آراء کاندیداهای لار در مناطق، کمتر از 15 هزار رای بوده است؛ که این مهم نشاندهنده عدم اقبال مناطق به نامزدهای شهر لار است. لازم به ذکر است که در شهرستان های گراش و خنج در دوره قبل، نامزهای لار کمتر از 15 درصد آراء را به خود اختصاص داده اند.

اما چیزی که درخور توجه است آراء کل نامزدهای غیر لاری است که 76658 نفر می باشد. حال اگر در این دوره انتخابات دوقطبی شود آیا باز فرد برآمده از اجماع 100% لاری، شانسی را برای خود پیش بینی می کند !

در دوره قبل بیش از هشتاد درصد آراء مناطق غیر از لار به کاندیداهای مناطق خود اختصاص داده شده است. درس هایی که لاری ها از انتخابات پیشین مجلس گرفتند آنها را واداشت که در این دوره حساب شده تر عمل نمایند. سیاستی که در این دوره توسط لاری ها دنبال شد این بود که افراد سرشناسی که شانس بالایی برای پیروزی داشتند را رد صلاحیت و افرادی که شناخته شده نیستند و شانس بالایی را ندارند را تأیید صلاحیت کنند. این سیاست، با تأیید صلاحیت زندوی در دور سوم احراز صلاحیت ها با شکست مواجه شد. به طوری که پس از آن، روند اجماع ایشان شدت گرفت تا جایی که همه را با ترفندهایی مجبور به انصراف کردند.

در صورت اجماع با یک حساب سرانگشتی، نامزدهای مناطق بیش از 60 هزار رای در مناطق غیر لار می توانند کسب کنند. با این آراء بالا، پیروزی برای منطقه مسجل است. چیزی که برای همه مردم مبرهن است عدم اقبال به نامزدهای لار است. حتی اگر آقای جعفرپور نیز به مجلس راه پیدا کند  به سبب آراء بالا ایشان در مناطق غیر لار نبوده است بلکه به سبب تشتت آرائی است که در این مناطق احتمال دارد به وجود آید. بنابراین بر همه مردم منطقه واجب است که با توجه به بی مهری که از طرف لار صورت گرفته است، آنها نیز با همدلی خود نگذارند کسانی که به شعور غیر خودشان توهین می کنند به مجلس راه پیدا کنند. برخی از افراد در لار باید بدانند که تا برچسب غیر خودی را از مناطق بر نداشته اند، نباید انتظار روی گشاده از مردم منطقه را داشته باشند.

نمیتوان جلوی خواست مردم ایستاد...................

عکس العمل و پاسخ آقای فرج پور و جعفرپور به مقوله اجماع در جویم

دو سخنرانی انتخاباتی امشب به مورخه 8/12/90 در یکی از مساجد شهر جویم برگزار شد. در ابتدا آقای ابراهیم فرج پور کاندیدای دور نهم انتخابات لارستان، خنج و گراش به سخنرانی پرداختند. ایشان بیشتر به مشکلات شهر جویم به خصوص کشاورزان و زیرزمینی این منطقه پرداختند. در آخر جلسه پرسش و پاسخی به عمل آمد که اکثر حاضران، سوالاتی خود پیرامون شهرستان شدن این بخش از ایشان پرسیدند. ایشان نیز خواست بحق این منطقه دانستند و بیان نمودند که در دوره های قبل کارشکنی هایی صورت پذیرفته است.

سوال دیگری در مورد اجماع در لار از ایشان پرسیده شد و از وی خواستند که موضع  خود را اعلام نمایند.  در پاسخ این را بیان کردند که اجماعی که نامزدهای سایر شهرها در آن حضور نداشته باشند را قبول ندارد همچنین اضافه نمودند که ایشان نیز در این جلسات حضور داشتند و به دلیل قبول نداشتن آن، جلسه را ترک کرده اند. همچنین اذعان نمودند که به هیچ وجه به نفع نامزدهای لار حاضر به انصراف از کاندیداتوری نیستند.

در پاسخ به این سوال که آیا ایشان حاضر به کناره گیری برای نامزدهای منطقه غیر از لار هستند یا نه؟ این جواب را  دادند که حاضرند با این نامزدها مذاکره کنند و در صورت لزوم کنار بروند.

در آخر میتینگ تبلیغاتی ایشان از تریبون اعلام نمودند که آقای جعفرپور منتظر پایان جلسه ایشان برای ایراد سخنرانی هستند. به همین دلیل ایشان و هیئت همراهشان جلسه را ترک کردند.

آقای جعفرپور نیز با ذکر نکاتی علل حضور خود را در انتخابات بیان کردند و سخنانی در باب وحدت و حضور حداکثری در انتخابات فارغ از اینکه به چه کسی رای داده شود، ایراد فرمودند. در پایان این سخنرانی نیز جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد. در مورد شهرستان شدن جویم اعلام نمودند که ایشان هیچ قولی نمی دهند ولی حداکثر توانشان را به کار می گیرند.

یکی از حاضران در مورد اجماع نامزدهای صحبت هایی بیان کردند و گفتند که این اجماع را مردم منطقه قبول ندارند و این قضیه را متضاد با شایسته سالاری و توهین به شعور شرکت کنندگان در انتخابات دانستند. همچنین اضافه نمودند که نباید از تریبون نماز جمعه بیان شود که به کاندیداهای غیر لاری کسی رای ندهد. و اضافه نمودن که وقتی شورای نگهبان صلاحیت یک نامزد را تأیید می کند دیگر نباید کسانی مردم را ترغیب کنند که به یک نامزد رای ندهند. همچنین با بیان اینکه ما شمایی که برآمده از این اجماع هستید را به عنوان کاندید قبول نداریم چراکه مردم را به لاری و غیر لاری تقسیم نموده اید. در حاشیه این سوال بود که جلسه به تشنج کشیده شد و پس از دقایقی ایشان از جواب به این سوال خودداری نمودند. بسیاری از حاضران در جلسه با ایشان به مخالفت برخواستند تا جایی که نظم جلسه به هم ریخته شد.

قلمداد کردن حسنی و زندوی به عنوان فتنه گر و نام بردن از خطر لامرد  توسط امام جمعه شهر لار آقای نسابه

در ابتدا بخشی از سخنان امام جمعه شهر لار ذکر می شود :«در منطقه لارستان وحدت ( یکپارچگی ) لازم است فداکاری هم لازمه آن است که مربوط به کاندیداتورها است که باید با یکدیگر تفاهم کنند که آراء تقسیم نشود .   از دو خطر مهم در این دوره سخن می گویند : ما با خطر روبرو هستیم آن مسائل و چالش هایی که در دوره قبل به وجود آمد این دوره به وجود نیاید و اگر آن شخص نماینده شود فتنه ای به مراتب بالاتر از فتنه حسنی برپا خواهد شد . و خطر دیگری که با آن روبرو هستیم مربوط به لامرد است ».

دیر زمانیست که منابع خبری لار، سخنان مسئولین و معتمدینشان را در باب وحدت، در بوق و کرنا  می کنند و حرف از همدلی کل خطه لارستان می زنند. اما در عمل، دیدگاه کوچک بینانه آنها بیشتر از نوک دماغشان را نمی بینند و فراتر از لار (از شهرقدیم گرفته تا شهر جدید) را به حساب نمی آورند. برای آنها لارستان یعنی شهر قدیم تا شهر جدید. پس برادرانی که در لار سنگ کل لارستان را به سینه می زنید، دیگر حرف از کل منطقه نزنید، چراکه منطقه شما را شناخته است. چهار سال نمایندگی حسنی را به چهارصد سال قلمداد می کنید. گویی که نمایندگان پیشیین که از شهر لار بیرون آمده اند نعوض بالله نماینده خدا در لارستان بوده اند. اما باید به خدمت شما برسانم که تمامی آن نمایندگان برای منطقه که کاری نکردند برای خودشان نیز نتوانستند کاری کنند و تمامی آنها در این شهر خانه نشین شده اند.

اما حرف من با امام جمعه شهر لار نه لارستان، آقای نسابه است. این سخنان در خور نام نماینده ولایت فقیه در یک شهرستان نیست. با این سخنانی که شما عرض نموده اید، تمامی مردم منطقه ای که در دوره قبل، بیش از 90 درصد آراء آنها به صندوق حسنی و زندوی ریخته شده است، فتنه گر محسوب می شوند. چرا باید کسانی دامن به اختلافات بین منطقه ما بزنند.

 آیا صحیح است که آقای حسنی که بیشترین پیگیری مشکلات مناطق را در بین نمایندگان پیشین دارد ، گراش را شهرستان نموده و شهرستان شدن اوز را نیز مسجل نموده است و سایر کارهایی که از حوصله این مختصر خارج است را فتنه گر به حساب اورید و دوران نمایندگی ایشان را به مثابه فتنه بدانید. آیا صحیح است که آقای زندوی که مدیر کل سازمان تبلیغات یک استان است و به عنوان مبلغ نظام جمهوری اسلامی به حساب می آید را فتنه گر قلمداد کنید.

تمامی این حرف و حدیث ها در این دوره، به سبب شانس بالای زندوی برای پیروزی است. شایعات بسیاری که پشت سر ایشان به راه انداخته اند نیز حاکی از این است. حتی کار به جایی کشیده که ستاد زندوی در لار مورد حمله قرار گرفته است. خطری که عده ای در مورد زندوی از آن دم میزنند. برای بیشتر مناطق، خطر نیست؛ بلکه امید ، پیشرفت ، تعالی و حسن نیت است. قدرت و شانس بالای یک نامزد انتخاباتی را نباید به مثابه فتنه و خطر قلمداد نمود.

امام جمعه محترم، شما که از وحدت دم می زنید؛ نباید همه نامزدهای شهرهای مختلف لارستان را با هم و به یک چشم ببینید !. مگر تمامی این کاندیداها از طرف شورای نگهبان، تأیید صلاحیت نشده اند. مگر صلاحیت یک فرد باید از کجا تأیید شود که ما به آن احترام بگذاریم.

باید به عرض جنابعالی برسانم که تریبون مقدس نماز جمعه برای حمایت از یک کاندیدای مدنظر شما، به وجود نیامده که شما همه آن را به نفع خود مصادره نموده اید. حتی در مورد لامرد که شما می گویید از خطر لامرد بترسید، باید به شما گوشزد کنم که یعنی شما می فرمایید که لامرد برای پیشرفت خود گام بر ندارد . اگر می توانید خودتان برای خودتان گام بردارید. برخی در لار همانند کودکی هستند که منتظرند کسی دست آنها را بگیرد. اگر می توانستید لارستان را استان کنید (البته فقط و فقط به دنبال مرکزیت شهرتان در این استان نوظهور هستید و دوباره دیدگاه تنگ نظرانه اتان را دارید) چرا زمانی که، کشفی نماینده لار(باز هم می گویم نه لارستان)، انصاری لاری استاندار فارس، و موسوی لاری (که نام لار را با خود به یدک می کشید) وزیر کشور بود و حرف و حدیثی از مرکزیت شهرهای لامرد و جهرم برای استان نوظهور نبود، نتوانستید کاری انجام دهید؟

در حال حاضر شما که فقط شهر لار و کاندیدای شهر لار را می بینید و بقیه را فتنه گر محسوب می کنید باید به خدمت جنابعالی عرض کنم که شما حقی بابت مردم غیر لار ندارید چراکه شما امام جمعه شهر قدیم تا شهر جدید هستید که مطمئنا به فرمایشات وحدت آفرین شما عده ای دیگر نیز از رکاب شما پایین آمده اند.

امام جمعه محترم ،برای استان شدن ما به وحدت نیاز داریم، این وحدت تنها به حرف نیست بلکه به عمل نیاز دارد که شما از آن غافلید. در فرمایشات شما سخنی در باب وحدت کل منطقه نیست. با وجود انکه نامزدهای دوره پیشین مجلس، بیش از 90 درصد آراء مناطق غیر لار را کسب کرده اند آنها را فتنه گر محسوب می کنید .

این شماها بودید که نخواستید، شهری غیر از خودتان پیشرفت کند و زمانی که گراش به عنوان شهرستان محسوب شد، تمامی مردم لار را به اعتراض و حضور در خیابان ها و اعتصاب دعوت کردید. این درصورتی است که بسیاری از شهرهای دیگر همانند اوز و جویم و بنارویه و بیرم نیز حق شهرستان شدن داشته اند و شما همچنان با آن مخالفید .

امام جمعه محترم، به سبب منافع یک شهر و به خاطر یک نماینده از شهر لار، آخرت خود را به چند روز دنیا سودا نکنید. شما اگر دغدغه ایجاد استان جدید در جنوب فارس دارید، باید همه جنوب فارس را به حساب آورید و تمامی نامزدها از تمامی مناطق، برای شما عزیز باشند. چراکه تمامی اینها از نظر مردم و جمهوری اسلامی ایران، صلاحیت نمایندگی را دارا می باشند و اینکه شما می فرمایید فتنه گر محسوب می شوند توهین به نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

سخنان شما از ذهنیت ما مردم منطقه پاک نمی شود چرا که ما را کوچک کردید و غیرخودی قلمداد کردید. زمانی که با جمعی از دوستان این وبلاگ را (استان فارس جنوبی) راه اندازی نمودیم تنها دغدغه ما وحدت جنوب فارس بود. پیش بینی برهم زدن این وحدت را از تریبون نماز جمعه نکرده بودیم. امام جمعه محترم، این تریبون برای یک شهر نیست که شما فقط نمایندگان آن را صلاحیت دار و بقیه را فتنه گر محسوب می کنید.

والسلام  اسفندماه 1390